
برويد اي حريفان ،بكشيد يار ما را
به من اوريد آخر صنم گريز پا را
به ترانه هاي شيرين به بهانه هاي زرين
بكشيد سوي خانه مه خوب خوش لقا را
وگر او به وعده گويد كه دمي دگر بيايم
همه وعده مكر باشد بفريبد او شما را
دم سخت گرم دارد كه به جادوي و افسون
بزند گره بر آب او و ببندد او هوا را
به مباركي و شادي چونگار من در آيد
بنشين نظاره مي كن تو عجايب خدا را
چو جمال او بتابد ،چه بود جمال خوبان؟
كه رخ چو افتابش بكشد چراغ ها را
برو اي دل سبك رو،به يمن به دلبر من
برسان سلام و خدمت تو عقيق بي بها را
javahermarket
اگه ميخواي اين صفحه رو پرينت بگيري كليك كن
|